تقریباً انواع مقرنس بخصوص نمونههای ساده آن قبل از ظهور اسلام در ایران استعمال شده و غالباً اضافه برجنبه ساختمانی و حفاظی جنبه تزیینی نیز داشته است که به ذکر چند مثال میپردازیم. اولین نمونههایی که فعلاً میتوانیم معرفی کنیم مربوط به دورةماد(550-708 ق.م) است. یکی از آنها در نمای مقبرة ضخرهای دکان داود واقع در سر پل ذهاب است به این معنی که آن نما دارای سه جلو آمدگی در روی هم و محیط یکی بر دیگری است و مانند یک قرنیس مرکب خود را نشان میدهد. این مقرنس از مایه اصلی بنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(13). نمونه دوم در مقبرة صخرهای سکاوند واقع در جنوب بیستون است. در نمای این بنا سه جلو آمدگی در بالا و طرفین چون قاب بسه نبشی بنظر می‹سد. این مقرنس از مایه اصلیبنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(14). نمونه سوم در مقبرة صخرهای داودختر واقع در فارس است. این مقرنس مشابه آن سکاوند است و اضافه بر آن در زیر قرنیز بالا یک برجستگی ظریف چون زه به چشم میخورد(15). در دوره هخامنشی(330-550 ه.ق) مقرنس تحول و تنوع بیشتری پیدا میکند و اشکال زیبایی در معرض دید قرار میدهد. در آتشگاه پازارگاد مربوط به قرن ششم قبل از میلاد صرفنظر از برجستگیهای عمودی چهار گوشه بنا، در انتهای دیوار مقرنسی مرکب از این عناصر به چشم میخورد: اول یک قرنیز ظریف بلافاصله پس از سطح دیوار. دوم یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که در بالای قرنیز اول قرار گرفته و از پایین بریده شده و آویزان بنظر میرسد. سوم یک ردیف طاقچههای واقع در بین جرزها که در واقع واحدهای مقعر مقرنس است. چهارم یک قرنیز دیگر که در بالای مقرنس قرار دارد و در واقع باران گیر سه قسمت اول است. این مقرنس ظاهراً ساده میتواند در جزء دستههای اول-و دوم حتی سوم بشمار آید و اولین نوع مقرنس استالاکتیتی در ایران محسوب گردد(16). |
بنای دیگر که مقرنس آن مشابه مقرنس آتشگاه پازارگاد میباشد کعبه زردشت در نقش رستم و مقابل مقبرة داریوش کبیر است(شکل6). این مقرنس نیز دارای همان ترکیب مقرنس آتشگاه پازارگاد است و میتواند جزء دسته اول و دوم و حتی سوم محسوب شود(17). بنای سوم که دارای مقرنس تزیینی میباشد مقبرةداریوش کبیر در نقش رستم است. این بنا دارای دو گروه مقرنس است: جلوآمدگی که ادامه آنها در طرفین رو به پایین ادامه دارد و مانند سه قاب تو در تو به چشم میخورد و سه ردیف قرنیز رویهم قرار گرفته که در پاین خود به یک نوار و در بالا به یک باند متصل میشود. سه ردیف رویهم قرار گرفته چون پوست خیارهای خالی شده و یا قاشق دیده میشود و میتواند در جزء دسته دوم محسوب میشود. دوم مقرنس مربوط به بالای مدخل و واقع در زیر نقش نمایندگان ملل تابعه که عبارت از سه قرنیز ساده رویهم قرار گرفته در پایین و یک ردیف گودیها و برجستگیهای متناوب مکعبی در وسط و سه قرنیز ساده نامساوی در بالا میباشد. قرنیزهای ساده بالا و پایین در جزء دسته اول است و آنهای وسط میتواند در جزء دسته سوم محسوب شود(18)، در سایر بناهای دورة هخامنش چون خارج مقبرة کوروش (19) مدخلهای تالار صدستون(20) در تخت جمشید(شکل7) مقرنسهای ساده و رویهم قرار گرفته به کثرت استعمال شده و تقریباً همه از مایه اصلی بنا است. در روی یک جرز از مدخلهای تالار صدستون در ضمن نقوش مختلف یک مقرنس زیبا القاء شده است. در سطح این جرز پادشاه در روی صندلی و خدمتگزاری در پشت صندلی ایستاده نقش گردیدهاند. در بالای سرآنها یک طاق نما و در بالای آن شش نوار تزیینی و در بالای آن مزین به گل ودوتای دیگر میخورد. از شش نوار سهتای آن مزین به گل و دوتای دیگر دارای نقوش گاوان و شیران است. وار ششم که در پایین است در لبة قرنیز که سقف را القاء میکند قرار دارد. این نوار به شکل قیطانهای متقاطع به منگولههای آویزان ختم میشود و رویهم رفته یک تزیین ریشهدار یافرنج را القاء میکند. سطوحی که در نتیجة تقاطع قیطانها بوجود آمده لوزی و شبیه مقرنسهای لانه زنبوری است(شکل8). و میتوان آن را در جزء دستة چهارم به شمار آورد(21). در دورة اشکانی(250 ق.م 224 ه.ق) قرنیز و مقرنس هر دو بکار رفته و با وجودی که همه آثار هنری آن دوره به خوبی آشکار نگردیده است با توجه به بناهای موجود میتوان این عنصر تزیینی را مشاهده نمود. در نمای کاخ آشور که فعلاً در کشور عراق است اضافه بر سرستونهای تزیینی که با چند دفعه جلوآمدگی صورت گرفته و جلوآمدگی های دیگر که در بالا و طرفین طاقنماهای بالای دیوار قرار دارد سه ردیف گیلویی مشاهده میشود. هرکدام از آنها با جلو آمدگیهای ظریف و زینتهای دقیق عمودی و افقی و اریب یک مقرنس بسیار زیبا را القاء میکند(22). قرنیز و مقرنس در کاخ هتره که آن هم فعلاً در کشور عراق است بطور روشنتری جلوه میکند. قرنیز در هلالها و جرزها بطور مستقیم یا خمیده بکار رفته ولی مقرنس مورد نظر ما در یکی از مدخلهای این کاخ قرار دارد. طرفین این مدخل با شش نوار پهن و باریک سنگی که، از داخل به خارج، هریک نسبت به دیگری گودتر است مزین شده و در بالای آن یک مقرنس به شرح ذیل وجود دارد(شکل9): 1-یک باند پهن دارای نقوش برجسته بته و گل. 2-یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که پایین آنها بریده شده و آویزان به نظر میرسد بین دوزه باریک. 3-یک اسلیمی مشتمل بربرگهای استرلیزه در روی یک نوار باریک. 4-یک فرنیز ساده که در واقع باران گیر سه قسمت اول میباشد(23). این مقرنس از طرفی تقریباً شباهت به مقرنسمدخلهای مقبره داریوش کبیر در نقش رستم و مدخلهای تالار صدستون تخت جمشید دارد و از طرف دیگر، با جرزهای بریده خود، مقرنس بالای آتشگاه پازارگاد و کعبه زردشت بخاطر میآورد. در دورة ساسانی قرنیز و مقرنس نسبتاً فراوان است. نمونههای ساده آن را ما در نمای طاق کسری(24) و طاقنماهای داخل تالار بزرگ کاخ نیشاپور(25) میبینیم. نمونه دیگری که میتوانیم نام ببریم کاخ سروستان منسوب به قرن پنجم میلادی است. در بالای دیوار خارج این بنا یک قرنیز پهن کنگرهدار که در سطح فرورفتگیهای مکعبی وجود داشته است به چشم میخورد. |
2-نقش آمن هوتب سوم(Amenhotep III) از سلسله هجدهم(1332-1580 ه.ق)(30). 3-تابوت توتنخامون(Totenkhamon) از سلسله هجدهم (1332-1580 ه.ق)(31). قرنیز در اکثر بناهای یونان قدیم نیز چون پارتنون (Parthenon)، معبد یزیدون(Poseidon) و غیره وجود دارد(32). قرنیز ساده و مرکب در روم قدیم و بیزانس هم رواج داشته است ومثالهای ما در این مورد کلیزه(Colisee) رم، طاق کنستانتین رم، بازیلیک سنت ماری ماژور Sainte Marie Majeure)) میباشد |
.: Weblog Themes By Pichak :.