اضافه بر مقرنس پایة گنبد در بالای مدخل برج سه قوس رویهم و محیط یکی بر دیگری به چشم میخورد و در بین دو جناح قوس داخلی یک مقرنس ظریف و زیبا دیده میشود. واحدهای مقرنس شبیه مثلثهای مقعری است که در کنار هم و رویهم قرار گرفته است به نحوی که رأس مثلثها در بالا است و ساقهای آنهای بالا بر رأس آنهای پایین واقع گردیده است(41). شکل مجموع واحدهای مقرنس که عبارت از سه ردیف عمودی و در ردیف پایین شامل پنج عدد است چون یک مثلث به چشم میخورد. برج رزکت-این برج که فاصله زیادی با برج لاجیم ندارد از بناهای قرن پنجم هجری به شمار است و ساقه آن استوانه و گنبدش تقریباً مخروطی است. این برج نیز از آجر ساخته شده و مقرنس مورد نظر ما از جمله تزییناتی است که در پایة گنبد چون یک کمربند به این ترتیب قرار دارد: 1-یک کتیبه کوفی گچی در انتهای ساقه. 2-یک نوار کم عرض ظریف شامل نقوش بسیار ظریف در بالای کتیبه مذکور 3-یک ردیف مقرنس آجری که از قطعات آجر جلو متناوب برجسته و گود به چشم میخورد. آجرهای مثلثهای برجسته از پایین و به بالا یعنی از رأسش در جهت قاعده جلو میآید و عریض میشود و چون کنگرههای آویزان به نظر میرسد. 4-یک ردیف مقرنس آجری دیگر واقع در بالای مقرنس اول و بین دو قرنیز ظریف(شکل 12). این مقرنس رویهم رفته شبیه مقرنس اول است با این تفاوت که داخل مثلثهای برجسته خالی مانده است(42). گنبد علی در ابرقو-این یک مقبره برجی هشت ضلعی و دارای گنبد است که کلاً با سنگ ساخته شده و تاریخ (ثمان و اربعین و اربع مائه) در کتیبه بالای ساقه به چشم میخورد. این بنا دارای مقرنس زیبا و نسبتاً بدیعی است که بین انتهای ساقه و پایة گنبد در دو ردیف قرار دارد و مانند کمربند بدور بنا میپیچد(شکل 13). اول یک ردیف سطوح گود بلافاصله در زیر پایة گنبد. دوم یک ردیف فرورفتگیهای مستطیل در بالای کتیبه. سوم یک ردیف مقرنس سه قسمتی دربین دو ردیف مذکور(43). برج طغرل در ری-این بنا که در534 هجری ساخته شده یک از مقابر برجی شیاردار است که اضافه بر شیارهای زیبای ساقه خود دارای یک قرنیز مرکب و یک مقرنس بسیار زیبا میباشد. قرنیز در انتهای ساقه برج چون یک کمربند پهن بدور آن میپیچد و مرکب از یک نوار ظریف و یک جفت فرورفتگیهای کوچک است که در طرفین یک ردیف طاقنماهای ظریف قرار دارد. مقرنس عبارت از چهار ردیف است: 1-یک ردیف ربع گنبدهای دارای قوس شکسته درست در انتهای هر شیار. 2-یک ردیف ربع گنبدهای دارای قوس شکسته درست در انتهای هریک از دو سطح طرفین شیارها. 3-یک ردیف ربع گنبدهای دارای قوس شکسته در فاصله بین قوسهای ردیف دوم و در محاذات شیارها(شکل14). ربع گنبدهای سه ردیف طوری قرار گرفته است که دربالای هر شیار چون یک صلیب جلوه میکند و اضافه بر آن در فاصله بین قوسهای ردیف دوم و پایه ردیف بالا لجکها یا شبه مثلثها به چشم میخورد(44). گنبد کبود در مراغهاین بنا مورخ 593 هجری و ساقه آن منشوری است. در بالای وجوه منشور دو دسته مقرنس زیبا وجود دارد: رشته اول عبارت از یک عده طاقنما با قوس شکسته است که هرکدام در بالای یک وجه منشور قرار دارد و شامل سه ردیف است: اول دو ربع گنبد در جنب دو پایه قوس و یک طاقنمای کوچک در بین آن دو. دوم دو ربع گنبد در بالای ردیف اول. سوم یک ربع گنبد در بالای ردیف دوم. رشته دوم که درست در پایة گنبد قرار دارد عبارت از یک عده طاقنماهای کوچک و عدهای سطوح مدور بالای آنها است که مجموعاً چون مقرنسهای آویزان یا استالاکتیت به چشم میخورد(45). منارساربان-این منار در اصفهان ساخته شده و منسوب به قرن ششم هجری است. این بنا اضافه بر نقوش آجری و کتیبههای زیبای خود دارای دو رشته مقرنس آجری دقیق و جالب توجه است(شکل 15). رشته اول در بالای کتیبه بزرگ منار قرار دارد مرکب است از: 1-یک ردیف جرز که از پایین بریده و آویزان بنظر میرسد و در طرفین طاقنماهایی که بعضاً دارای قوس شکسته میباشد قرار دارد. 2-یک ردیف شبه مثلثهای مقعر که در بالای طاقنماهای مذکور قرار دارد و چون قوسهای جناغی نوک تیز به نظر میرسد. در بین جناحهای این قوسها مثلثهای قائم الزاویه تشکیل شده که هرجفت آن چون یک لچک به چشم میخورد. |
سطحستونها و دیواری که روی آنها قرار دارد تا ارتفاع ده متر از یک اندود ساده گچی ولی ضخیم پوشیده شده و سرستونهای نازک ستونها با گچبری تزیین گردیده است. در بالای قسمت اندود شده آجرهای بنا هویدا است و هشت طاقنما با قوس شکسته کار چهار عدد آن رویگوشوارها و چهار عدد درروی دیوارها قرار دارد یک منشور کوتاه هشت ضلعی را تشکیل میدهد. در بالای این هشت ضلعی یک منشور کوتاه شانزده ضلعی که در نتجه ایجاد شانزده طاقنمای کوچک با قوس شکسته صورت گرته است قرار دارد و کتیبهحلقوی زیر پایه گنبد مدور را تحمل میکند. مجموع طاقنماهای بزرگ و کوچک و لچکهایی که بین جناحهای قوسها را پر میکند و در ضمن گرفتن ارتفاع در فضای خالی داخل تالار جلو میآید خود یک مقرنس بزرگ مدور است ولی ما به معرفی قسمت مشخصتر یعنی گوشوار آن میپردازیم. من حیث المجموع گوشوارهای این تالار شبیه گوشوارهای مقبره شاه اسماعیل سامانی است که قبلاً بیان کردیم(47) ولی از آنها مفصلتر و مقرنس آن روشنتر است. هرگوشوار که شامل یک مقرنس میباشد(شکل 16) عبارت است از: 1-قوس آجری که هریک از پایههای آن در روی یک جرز قرار دارد و حدود گوشوار را مشخص میکند. 2-قوس سه قسمتی دیگر در داخل قوس اول که حدود مقرنس را مشخص میکند. 3-دو طاقنما با قوسهای سه قسمتی در طرفین گوشه بالای دو دیوار. 4-دو طاقنما باقوسهای سه قسمتی در طرفین دو طاق نمای مذکور. |
ردیف اول عمودی دارای یک ربع گنبد در روی گوشه، دو طاقنما در طرفین ربع گنبد، دو ثمن گنبد در طرفین طاقنماها. ردیف دوم عمودی دارای دو ربع گنبد و دو ثمن گنبد. ردیف سوم عمودی دارای یک ربع گنبد و دو ثمن گنبد ردیف چهارم عمودی عبارت از یک ربع گنبد(51). مقرنسهای تالار مربع مدرسه حیدریه قزوین در طرفین گوشههای آن قرار دارد به این معنی که در بالای طاقنماهای احداث شده با شش واحد، افقی و عمودی، یک مقرنس زیبا، که ردیفی از آجر به شکل قوس پنج قمستی آن را محدود کرده، تعبیه گردیده است(شکل 18). داخل هر واحد را که خود بصورت یک قوس شکسته است زینتی به شکل برگ سه قسمتی تزیین میکند |
-مقرنس در بناهای اسلامیاین قسمت یعنی مقرنس در بناهای اسلامی مورد بحث اساسی ما است زیرا این عنصر تزیینی در دوران اسلامی چه از لحاظ کثرت استعمال و چه از نظر تعداد مواد و چه از جهت وسعت عالم اسلام اهمیت بخصوصی را حائز است و شاید به علت همین شرایط بوده است که بعضی اصولاً الین تزیین را یک روش اسلامی دانستهاند. در این دوران هر چهار دسته از مقرنس مورد استفاده قرار گرفته است و برای مطالعه آن میتوانیم دو راه در نظر گیریم: اول مطالعه هر دسته در کلیه بناها و دورهها بطور جداگانه. دوم مطالعه هر چهار دسته در هریک از دورهها چون قرون اولیه، دوره سلجوقی، دوره مغول و غیره. ولی چون دسته اول تقریباًدر همه بناها بکار رفته و گاهی در یک مقرنس دو جنبه القاء شده(واحدهای مقرنس هم رویهم قرار گرفته و هم آویزان بنظر میرسد) و از طرف دیگر دسته چهارم یعنی مقرنسهای لانه زنبوری مورد استعمال کمتری داشته است انتخاب راه دوم اولی بنظر میرسد. مقرنس در چهار قرن اول هجریدر این دوره بطور پراکنده در بناهای موجود قرنیز و مقرنسهایی به چشم میخورد که میتوان آنها را پیشاهنگ این عنصر تزیینی در بناهای اسلامی دانست. مقبره شاه اسماعیل سامانی-این مقبره که در اواخر قرن سوم هجری در بخارا ساخته شده اضافه بر عناصر تزیینی جالب توجه دیگر چون سطح آجری و پیچها(34) و غیره دارای قرنیزهای ساده و مقرنس میباشد. قرنیز ساده در انتهای دیوارهای بنا، در بالا و پایین یک ردیف طاقنما، وجود دارد(35) و مقرنس در گوشوارهای زیر گنبد مقبره است. این مقرنس در نگاه اول آن طوریکه باید جلوه نمیکند ولی با اندک دقت متوجه میشویم که هرگوشوار مرکب است از: 1-قوس آجری که حدود آن را مشخص میکند. 2-سطح مزین به آجرهای جفت و جور شده که مشبک به نظر میرسد و بین قوس مذکور و قسمت مرکزی گوشار قرار دارد. 3-قسمت مرکزی گوشوار که خود عبارت از یک باند عمودی واقع در روی گوشه تالار مقبره و دو سطح مقعر مثلثی طرفین آن است. اشتنباط مقرنس هم از سطح آجری مشبک و هم از سطوح مقعر طرفین باند عمودی بروشنی میسر است وبعداً خواهیم دید که در دورة سلجوقی چگونه مقرنس، با تبدیل باند عمودی بسطوح مقعر و تکرار این سطوح ، در راه تحول خود میباشد. |
این مقرنس که با سطوح و نوارهای منکسر گچی القاء شده میباید مربوط به تاریخ تزیینات گچی بالای محراب باشد زیرا نوار مزین به نقوش مروارید در روی ستونهای نزدیک محراب نیز دیده میشود. مقرنس دیگر در سقفی دیگر به چشم میخورد(شکل 11) در این جا سه ردیف مقرنس وجود دارد: 1-جرزهای کم برجسته که قسمت بالای شبیه قیف است و در بین آنها طاقنماهایی با قوس جناغی القاء شده است. 2-جرزهای نازک و کم برجسته که قسمت بالای آن شبیه قیف است و در بین آنها طاقنماهای کوتاهی با قوس جناغی القاء شده است. 3-لوزیهایی که رأس پایین آنها در وسط قیفها قرار گرفته است |
تقریباً انواع مقرنس بخصوص نمونههای ساده آن قبل از ظهور اسلام در ایران استعمال شده و غالباً اضافه برجنبه ساختمانی و حفاظی جنبه تزیینی نیز داشته است که به ذکر چند مثال میپردازیم. اولین نمونههایی که فعلاً میتوانیم معرفی کنیم مربوط به دورةماد(550-708 ق.م) است. یکی از آنها در نمای مقبرة ضخرهای دکان داود واقع در سر پل ذهاب است به این معنی که آن نما دارای سه جلو آمدگی در روی هم و محیط یکی بر دیگری است و مانند یک قرنیس مرکب خود را نشان میدهد. این مقرنس از مایه اصلی بنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(13). نمونه دوم در مقبرة صخرهای سکاوند واقع در جنوب بیستون است. در نمای این بنا سه جلو آمدگی در بالا و طرفین چون قاب بسه نبشی بنظر می‹سد. این مقرنس از مایه اصلیبنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(14). نمونه سوم در مقبرة صخرهای داودختر واقع در فارس است. این مقرنس مشابه آن سکاوند است و اضافه بر آن در زیر قرنیز بالا یک برجستگی ظریف چون زه به چشم میخورد(15). در دوره هخامنشی(330-550 ه.ق) مقرنس تحول و تنوع بیشتری پیدا میکند و اشکال زیبایی در معرض دید قرار میدهد. در آتشگاه پازارگاد مربوط به قرن ششم قبل از میلاد صرفنظر از برجستگیهای عمودی چهار گوشه بنا، در انتهای دیوار مقرنسی مرکب از این عناصر به چشم میخورد: اول یک قرنیز ظریف بلافاصله پس از سطح دیوار. دوم یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که در بالای قرنیز اول قرار گرفته و از پایین بریده شده و آویزان بنظر میرسد. سوم یک ردیف طاقچههای واقع در بین جرزها که در واقع واحدهای مقعر مقرنس است. چهارم یک قرنیز دیگر که در بالای مقرنس قرار دارد و در واقع باران گیر سه قسمت اول است. این مقرنس ظاهراً ساده میتواند در جزء دستههای اول-و دوم حتی سوم بشمار آید و اولین نوع مقرنس استالاکتیتی در ایران محسوب گردد(16). |
بنای دیگر که مقرنس آن مشابه مقرنس آتشگاه پازارگاد میباشد کعبه زردشت در نقش رستم و مقابل مقبرة داریوش کبیر است(شکل6). این مقرنس نیز دارای همان ترکیب مقرنس آتشگاه پازارگاد است و میتواند جزء دسته اول و دوم و حتی سوم محسوب شود(17). بنای سوم که دارای مقرنس تزیینی میباشد مقبرةداریوش کبیر در نقش رستم است. این بنا دارای دو گروه مقرنس است: جلوآمدگی که ادامه آنها در طرفین رو به پایین ادامه دارد و مانند سه قاب تو در تو به چشم میخورد و سه ردیف قرنیز رویهم قرار گرفته که در پاین خود به یک نوار و در بالا به یک باند متصل میشود. سه ردیف رویهم قرار گرفته چون پوست خیارهای خالی شده و یا قاشق دیده میشود و میتواند در جزء دسته دوم محسوب میشود. دوم مقرنس مربوط به بالای مدخل و واقع در زیر نقش نمایندگان ملل تابعه که عبارت از سه قرنیز ساده رویهم قرار گرفته در پایین و یک ردیف گودیها و برجستگیهای متناوب مکعبی در وسط و سه قرنیز ساده نامساوی در بالا میباشد. قرنیزهای ساده بالا و پایین در جزء دسته اول است و آنهای وسط میتواند در جزء دسته سوم محسوب شود(18)، در سایر بناهای دورة هخامنش چون خارج مقبرة کوروش (19) مدخلهای تالار صدستون(20) در تخت جمشید(شکل7) مقرنسهای ساده و رویهم قرار گرفته به کثرت استعمال شده و تقریباً همه از مایه اصلی بنا است. در روی یک جرز از مدخلهای تالار صدستون در ضمن نقوش مختلف یک مقرنس زیبا القاء شده است. در سطح این جرز پادشاه در روی صندلی و خدمتگزاری در پشت صندلی ایستاده نقش گردیدهاند. در بالای سرآنها یک طاق نما و در بالای آن شش نوار تزیینی و در بالای آن مزین به گل ودوتای دیگر میخورد. از شش نوار سهتای آن مزین به گل و دوتای دیگر دارای نقوش گاوان و شیران است. وار ششم که در پایین است در لبة قرنیز که سقف را القاء میکند قرار دارد. این نوار به شکل قیطانهای متقاطع به منگولههای آویزان ختم میشود و رویهم رفته یک تزیین ریشهدار یافرنج را القاء میکند. سطوحی که در نتیجة تقاطع قیطانها بوجود آمده لوزی و شبیه مقرنسهای لانه زنبوری است(شکل8). و میتوان آن را در جزء دستة چهارم به شمار آورد(21). در دورة اشکانی(250 ق.م 224 ه.ق) قرنیز و مقرنس هر دو بکار رفته و با وجودی که همه آثار هنری آن دوره به خوبی آشکار نگردیده است با توجه به بناهای موجود میتوان این عنصر تزیینی را مشاهده نمود. در نمای کاخ آشور که فعلاً در کشور عراق است اضافه بر سرستونهای تزیینی که با چند دفعه جلوآمدگی صورت گرفته و جلوآمدگی های دیگر که در بالا و طرفین طاقنماهای بالای دیوار قرار دارد سه ردیف گیلویی مشاهده میشود. هرکدام از آنها با جلو آمدگیهای ظریف و زینتهای دقیق عمودی و افقی و اریب یک مقرنس بسیار زیبا را القاء میکند(22). قرنیز و مقرنس در کاخ هتره که آن هم فعلاً در کشور عراق است بطور روشنتری جلوه میکند. قرنیز در هلالها و جرزها بطور مستقیم یا خمیده بکار رفته ولی مقرنس مورد نظر ما در یکی از مدخلهای این کاخ قرار دارد. طرفین این مدخل با شش نوار پهن و باریک سنگی که، از داخل به خارج، هریک نسبت به دیگری گودتر است مزین شده و در بالای آن یک مقرنس به شرح ذیل وجود دارد(شکل9): 1-یک باند پهن دارای نقوش برجسته بته و گل. 2-یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که پایین آنها بریده شده و آویزان به نظر میرسد بین دوزه باریک. 3-یک اسلیمی مشتمل بربرگهای استرلیزه در روی یک نوار باریک. 4-یک فرنیز ساده که در واقع باران گیر سه قسمت اول میباشد(23). این مقرنس از طرفی تقریباً شباهت به مقرنسمدخلهای مقبره داریوش کبیر در نقش رستم و مدخلهای تالار صدستون تخت جمشید دارد و از طرف دیگر، با جرزهای بریده خود، مقرنس بالای آتشگاه پازارگاد و کعبه زردشت بخاطر میآورد. در دورة ساسانی قرنیز و مقرنس نسبتاً فراوان است. نمونههای ساده آن را ما در نمای طاق کسری(24) و طاقنماهای داخل تالار بزرگ کاخ نیشاپور(25) میبینیم. نمونه دیگری که میتوانیم نام ببریم کاخ سروستان منسوب به قرن پنجم میلادی است. در بالای دیوار خارج این بنا یک قرنیز پهن کنگرهدار که در سطح فرورفتگیهای مکعبی وجود داشته است به چشم میخورد. |
2-نقش آمن هوتب سوم(Amenhotep III) از سلسله هجدهم(1332-1580 ه.ق)(30). 3-تابوت توتنخامون(Totenkhamon) از سلسله هجدهم (1332-1580 ه.ق)(31). قرنیز در اکثر بناهای یونان قدیم نیز چون پارتنون (Parthenon)، معبد یزیدون(Poseidon) و غیره وجود دارد(32). قرنیز ساده و مرکب در روم قدیم و بیزانس هم رواج داشته است ومثالهای ما در این مورد کلیزه(Colisee) رم، طاق کنستانتین رم، بازیلیک سنت ماری ماژور Sainte Marie Majeure)) میباشد |
تقریباً انواع مقرنس بخصوص نمونههای ساده آن قبل از ظهور اسلام در ایران استعمال شده و غالباً اضافه برجنبه ساختمانی و حفاظی جنبه تزیینی نیز داشته است که به ذکر چند مثال میپردازیم. اولین نمونههایی که فعلاً میتوانیم معرفی کنیم مربوط به دورةماد(550-708 ق.م) است. یکی از آنها در نمای مقبرة ضخرهای دکان داود واقع در سر پل ذهاب است به این معنی که آن نما دارای سه جلو آمدگی در روی هم و محیط یکی بر دیگری است و مانند یک قرنیس مرکب خود را نشان میدهد. این مقرنس از مایه اصلی بنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(13). نمونه دوم در مقبرة صخرهای سکاوند واقع در جنوب بیستون است. در نمای این بنا سه جلو آمدگی در بالا و طرفین چون قاب بسه نبشی بنظر می‹سد. این مقرنس از مایه اصلیبنا است و میتواند در دسته اول بشمار آید(14). نمونه سوم در مقبرة صخرهای داودختر واقع در فارس است. این مقرنس مشابه آن سکاوند است و اضافه بر آن در زیر قرنیز بالا یک برجستگی ظریف چون زه به چشم میخورد(15). در دوره هخامنشی(330-550 ه.ق) مقرنس تحول و تنوع بیشتری پیدا میکند و اشکال زیبایی در معرض دید قرار میدهد. در آتشگاه پازارگاد مربوط به قرن ششم قبل از میلاد صرفنظر از برجستگیهای عمودی چهار گوشه بنا، در انتهای دیوار مقرنسی مرکب از این عناصر به چشم میخورد: اول یک قرنیز ظریف بلافاصله پس از سطح دیوار. دوم یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که در بالای قرنیز اول قرار گرفته و از پایین بریده شده و آویزان بنظر میرسد. سوم یک ردیف طاقچههای واقع در بین جرزها که در واقع واحدهای مقعر مقرنس است. چهارم یک قرنیز دیگر که در بالای مقرنس قرار دارد و در واقع باران گیر سه قسمت اول است. این مقرنس ظاهراً ساده میتواند در جزء دستههای اول-و دوم حتی سوم بشمار آید و اولین نوع مقرنس استالاکتیتی در ایران محسوب گردد(16). |
بنای دیگر که مقرنس آن مشابه مقرنس آتشگاه پازارگاد میباشد کعبه زردشت در نقش رستم و مقابل مقبرة داریوش کبیر است(شکل6). این مقرنس نیز دارای همان ترکیب مقرنس آتشگاه پازارگاد است و میتواند جزء دسته اول و دوم و حتی سوم محسوب شود(17). بنای سوم که دارای مقرنس تزیینی میباشد مقبرةداریوش کبیر در نقش رستم است. این بنا دارای دو گروه مقرنس است: جلوآمدگی که ادامه آنها در طرفین رو به پایین ادامه دارد و مانند سه قاب تو در تو به چشم میخورد و سه ردیف قرنیز رویهم قرار گرفته که در پاین خود به یک نوار و در بالا به یک باند متصل میشود. سه ردیف رویهم قرار گرفته چون پوست خیارهای خالی شده و یا قاشق دیده میشود و میتواند در جزء دسته دوم محسوب میشود. دوم مقرنس مربوط به بالای مدخل و واقع در زیر نقش نمایندگان ملل تابعه که عبارت از سه قرنیز ساده رویهم قرار گرفته در پایین و یک ردیف گودیها و برجستگیهای متناوب مکعبی در وسط و سه قرنیز ساده نامساوی در بالا میباشد. قرنیزهای ساده بالا و پایین در جزء دسته اول است و آنهای وسط میتواند در جزء دسته سوم محسوب شود(18)، در سایر بناهای دورة هخامنش چون خارج مقبرة کوروش (19) مدخلهای تالار صدستون(20) در تخت جمشید(شکل7) مقرنسهای ساده و رویهم قرار گرفته به کثرت استعمال شده و تقریباً همه از مایه اصلی بنا است. در روی یک جرز از مدخلهای تالار صدستون در ضمن نقوش مختلف یک مقرنس زیبا القاء شده است. در سطح این جرز پادشاه در روی صندلی و خدمتگزاری در پشت صندلی ایستاده نقش گردیدهاند. در بالای سرآنها یک طاق نما و در بالای آن شش نوار تزیینی و در بالای آن مزین به گل ودوتای دیگر میخورد. از شش نوار سهتای آن مزین به گل و دوتای دیگر دارای نقوش گاوان و شیران است. وار ششم که در پایین است در لبة قرنیز که سقف را القاء میکند قرار دارد. این نوار به شکل قیطانهای متقاطع به منگولههای آویزان ختم میشود و رویهم رفته یک تزیین ریشهدار یافرنج را القاء میکند. سطوحی که در نتیجة تقاطع قیطانها بوجود آمده لوزی و شبیه مقرنسهای لانه زنبوری است(شکل8). و میتوان آن را در جزء دستة چهارم به شمار آورد(21). در دورة اشکانی(250 ق.م 224 ه.ق) قرنیز و مقرنس هر دو بکار رفته و با وجودی که همه آثار هنری آن دوره به خوبی آشکار نگردیده است با توجه به بناهای موجود میتوان این عنصر تزیینی را مشاهده نمود. در نمای کاخ آشور که فعلاً در کشور عراق است اضافه بر سرستونهای تزیینی که با چند دفعه جلوآمدگی صورت گرفته و جلوآمدگی های دیگر که در بالا و طرفین طاقنماهای بالای دیوار قرار دارد سه ردیف گیلویی مشاهده میشود. هرکدام از آنها با جلو آمدگیهای ظریف و زینتهای دقیق عمودی و افقی و اریب یک مقرنس بسیار زیبا را القاء میکند(22). قرنیز و مقرنس در کاخ هتره که آن هم فعلاً در کشور عراق است بطور روشنتری جلوه میکند. قرنیز در هلالها و جرزها بطور مستقیم یا خمیده بکار رفته ولی مقرنس مورد نظر ما در یکی از مدخلهای این کاخ قرار دارد. طرفین این مدخل با شش نوار پهن و باریک سنگی که، از داخل به خارج، هریک نسبت به دیگری گودتر است مزین شده و در بالای آن یک مقرنس به شرح ذیل وجود دارد(شکل9): 1-یک باند پهن دارای نقوش برجسته بته و گل. 2-یک ردیف جرزهای مکعب مستطیل که پایین آنها بریده شده و آویزان به نظر میرسد بین دوزه باریک. 3-یک اسلیمی مشتمل بربرگهای استرلیزه در روی یک نوار باریک. 4-یک فرنیز ساده که در واقع باران گیر سه قسمت اول میباشد(23). این مقرنس از طرفی تقریباً شباهت به مقرنسمدخلهای مقبره داریوش کبیر در نقش رستم و مدخلهای تالار صدستون تخت جمشید دارد و از طرف دیگر، با جرزهای بریده خود، مقرنس بالای آتشگاه پازارگاد و کعبه زردشت بخاطر میآورد. در دورة ساسانی قرنیز و مقرنس نسبتاً فراوان است. نمونههای ساده آن را ما در نمای طاق کسری(24) و طاقنماهای داخل تالار بزرگ کاخ نیشاپور(25) میبینیم. نمونه دیگری که میتوانیم نام ببریم کاخ سروستان منسوب به قرن پنجم میلادی است. در بالای دیوار خارج این بنا یک قرنیز پهن کنگرهدار که در سطح فرورفتگیهای مکعبی وجود داشته است به چشم میخورد. |
2-نقش آمن هوتب سوم(Amenhotep III) از سلسله هجدهم(1332-1580 ه.ق)(30). 3-تابوت توتنخامون(Totenkhamon) از سلسله هجدهم (1332-1580 ه.ق)(31). قرنیز در اکثر بناهای یونان قدیم نیز چون پارتنون (Parthenon)، معبد یزیدون(Poseidon) و غیره وجود دارد(32). قرنیز ساده و مرکب در روم قدیم و بیزانس هم رواج داشته است ومثالهای ما در این مورد کلیزه(Colisee) رم، طاق کنستانتین رم، بازیلیک سنت ماری ماژور Sainte Marie Majeure)) میباشد |
-وجه تسمیه و تعریف مقرنسکلمه مقرنس با قر و قرناس و قرنس(قرنیس) و قرنیز خویشاوند است و میتوانیم بگوییم قرنیسدار یا قرشده و این معنی با شکل عنصر تزیینی مورد نظر ما از تعدادی کم و بیش سطوح برآمده و فرورفته صورت میگیرد موافق است و برای اینکه بیشتر با این کلمات آشنا شویم مناسب است به فرهنگها مراجعه کنیم: قُر-چیز فرو رفته...هرگاه ظرفی فلزی و مانند آن بر اثر برخورد به جایی فرورفتگی پیدا کند گویند«قر» شده است.(1) قُرناس و قٍرناس-بینی کوه-ماده شتر بلند برآمده اطراف-جای بلند حلاجی زدن(2). قرنیز-مأخوذ از قرناس یا قرنیس «عربی» پیش آمدگی باری بالای در و پنجره، شبیه حاشیه یا سایبان که از آجر یا سیمان درست میکنند(4). مقرنس-بسین مهمله کمسر هد. ع . شمشیر برهیئت نردبان ساخته و به باز در کریز نشانده. و عمارتی که آن را به صورت قرناس ساخته باشند و قرناس به ضم بینی کوه و مراد از مقرنس عمارت بلند بنای عالی مدرو و به معنی منقش و به معنی پارط که معماران رنگ به رنگ نیز آمده (1 فرغ ک ر)(5). مقرنس عر-ام 3 ق مدرن بدس، مل-(1) چیزی که به شکل نردبان و پلکان ساخته شده باشد(عل) (2) مجازاً عمارت بلند خوب که در آن پلکان باشد(عل)(6). مقرنس به فتح قاف و نون(صم) گچ بری در ساختمان گچ بری و نردبان سازی در سقف اطاقها. مقرنس کاری(ام) عمل گچ بری و هنرنمایی با گچ در داخل ساختمان(7). مقرنس طبیعی=چکنده=گلفهنشگ(آویزهایی که از مواد معدنی یا از یخ درون غارها از سقف بزیر آویزان میباشند)(8). مقرنس(Moqarnas) ا. پ. مأخوذ از تاری-بنای بلند مدور و ایوان آراسته و مزین شده با صورتها یا نقوش که برآن با نردبان پایه و راه زینه روند. و قسمی از عمامه. و هر چیز رنگارنگ . و قسمی از زینت که در اطاقها در ایوانها به شکلهای گوناگون با گچ و گچبری میکنند(9). مقرنس-(ع.(مَ. قَ. نَ) سقف یا گنبدی گچبری شده، بنای بلند و عمارتی عالی که در سقف آن نقش و نگار برجسته یا پله پله از گچ درست کرده باشند. کنگرهدار، قرناسدار، قرنیزدار)(10). مقرنس(Moqarnas) (ع) (اِمف). 1-آنچه به شکل نردبان و پلهپله ساخته شده 2-بنای بلند مدور و ایوان آراسته و مزین با صورتها و نقوش که بر آن با نردبان روند . 4-قسمتی از زینت که در اطاقها و ایوانها به شکلهای گوناگون گچبری کنند؛ کنگرهدار، قرنیزدار....(11). از مجموع تعریفات مندرج در فرهنگهای مختلف متوجه شدیم که: |
دسته دوم مقرنسهای رویهم قرار گرفته که احیاناً از مایه مصالح اصل بنا و یا قطعات سنگ و آجر و گچ در سطح داخل و خارج صورت میگیرد و دارای ثبات متوسطی است(شکل3). دسته سوم مقرنسهای معلق، معادل استالاکتیتفرنگی، که غالباً از چسباندن مواد مختلف چون گچ، سفال، کاشی و غیره بسطوح مقعر داخل بناها صورت میگیرد و آویزان بنظر میرسد و دارای ثبات کمی است(شکل 4). دسته چهارم مقرنسهای لانه زنبوری که چون خانههای زنبور به چشم میخورد. این دسته نزدیک دسته سوم و معادل آلواله (Alveolee) فرنگی است که بندرت در ایران استعمال شده است(شکل 5). |
مغولها گرمترین و سردترین ایام سال را بروش زندگی چادرنشینی به سر میآوردند و پس از آنکه با تمرکز قدرت مغول در آذربایجان ثروت و فرهنگ و تمدن کشور از خراسان به تبریز منتقل گردید و مسافرین و جهانگردان و تجار از مغرب به سرزمینهای تحت تسلط آنها روی آوردند. این قوم خونخوار دیگر نمیتوانست به عنوان چادرنشینی از این سوی به آن سوی برود و طبعاً تحت تأثیر محیط قرار گرفت و به تدریج در تماس با فرهنگ ایران اسلامی به طور عمیق از آن متأثر شد و در نتیجه حیات معماری تجدید گردید و سبک معماری سلجوقی تعقیب شد(53). معماری دوره مغول بطرف تحول رفت، به خطوط عمودی و ظرافت اشکال توجه شد ایوانها باریکتر و رفیعتر گردید، دیوارها نازکتر و فشار صقفها بروی جرزها هدایت شد(54). مقرنس نیز رونق بیشتری پیدا کرد و با ردیفهای مفصلتر و مواد متنوعتر در محلهای بیشتری بکار رفت و از چهار دسته آن (مقرنس جلو آمده، رویهم قرار گرفته، آویزان، لانه زنبوری) در خارج و داخل بناها استفاده گردید. مقرنسهای جلو آمده و ساده تقریباً در کلیه بناهای دوره مغول اکثر در خارج و بعضاً در داخل مساجد، زیارتگاهها، برجها، منارهها و غیره به کار رفته و میتوانیم در این مورد مثالهای ذیل را ذکر کنیم: داخل مسجد علیشاه تبریز(55) و خارج مسجد اشتر خان اصفهان(56). خارج مقبره اولجایتو در سلطانیه(57) و داخل امامزاده علی بن بجنورد(58). خارج امامزاده ابراهیم(59) قم و داخل امازاده علی بن ابوالمعالی بن علی صافی(60) قم. خارج میل رادکان مشهد(61) و برج علاء الدین ورامین(62). خارج منارههای مسجد اشترخان(64) و منارههای زیارتگاه تربت جام(64). مقرنسهای رویهم قرار گرفته به فراوانی در داخل و بعضاً در خارج بناها بکار رفته مانند: 1-مقبره سلطان محمد اولجاتیو در سلطانیه مورخ 12-705 هجری-در گیلویی انتهای دیوار خارجی این بنا چند ردیف مقرنس رویهم قرار گرفته وجود داشته065) ولی در مقرنس داخل آن که منطقة تغییر حالت(میانی)(66) واقع است سه ردیف مقرنس، اکثر مشتمل بر واحدهای پنج ضلعی، به وضوح دیده میشود(شکل 19). این پنج ضلعیها یا با دقت زیادتر شش ضلعیها شبیه مثلثهایی است که ساق آنهای بالا در رأس آنهای پایینقرار گرفته و زمینه بین قاعدة هرمثلث بالا و ساقهای دو مثلث پایین چون یک مثلث سه پر به چشم میخورد(67). 2-مسجد جامع اشترجان اصفهان-مقرنس داخل نیم گنبد سر در ورودی این مسجد عبارت از پنج ردیف سطوح مقعر پنج ضلعی (با دقت زیادتر شش ضلعی) و یک ردیف شبه لوزی است(شکل 20). رویهم رفته واحدهای مقرنس شبیه واحدهای مقرنس داخل مقبره سلطانیه است ولی منظرة لانه زنبوری را نیز القاء میکند(67) . 3-مسجد جامع فریومد سبزوار مورخ اوایل قرن هفتم هجری-در بالای محراب این مسجد یعنی دو گوشوار و پیشانی ایوان جنوبی آن مقرنس زیبای رویهم قرار گرفتهای با گچ در روی آجرها صورت گرفته است. سطوح مقعر پیشانی با وجودی که نامساوی است مقرنس رویهم قرار گرفته را بخوبی القاء میکند ولی سطوح واقع در گوشوار بیشتر آویزان و از نوع استالاکتیت است(68). 4-مقبره سید رکن الدین یزد مورخ 725 هجری-در بالای مشبک نمای شمالی این مقبره مقرنسی با گچ مشتمل برچهار ردیف پنج ضلعی و یک ردیف شبه لوزی القاء گردیده که طرز قرار گرفتن آنها شباهت زیادی به مقرنس داخل مقبره سلطانیه دارد(69). 5 و 6-گنبد غفاریه مراغه مورخ حدود 728 هجری و مقبره سلطان حیدرخیاو (شکل 21) مورخ حدود 730 هجری-مقرنس این دو بنا در سر در ورودی واقع و با کاشی صورت گرفته اس. مقرنس هر دو بنا یک مثلث متساوی الساقین را القاء میکند و ردیفهای عمودی هریک پنج است و شباهت زیادی به مقرنس تالار مسجد جامع گلپایگان و مقرنسهای طرفین گوشههای تالار مربع مدرسه حیدریه قزوین دارد(70). 7-مسجد جامع پامنار کرمان مورخ 793 هجری-در سر در ورودی این مسجد یک مقرنس زیبای کاشی شش ردیفی وجود دارد که از لحاظ قرار گرفتن سطوح مقعر شبیه مقرنس داخل مقبره سلطانیه است.(71). مقرنسهای آویزان در بناهای دورة مغول کم نیست. البته این نوع مقرنس را بطور قطع نمیتوان از انواع دیگر تفکیک کرد زیرا هر چهار دسته مقرنس کم یا بیش در فضای مجاور خود پیش رفته است ولی چند مثال که بیشتر مفهوم با شکل استالاکتیت را تصدیق میکند ذیلاً معرفی میشود. اول مقرنس گچی سر در ورودی مقبره با یزدی در بسطام مورخ حدود 700 هجری(72). دوم مقرنس گچی دهنه مقابل سر در ورودی هارونیه طوس مورخ اوایل قرن هشتم هجری(73). سوم مقرنس کاشی سر در ورودی مسجد جامع ورامین مورخ 722 هجری که وسیله تیرهایی که از طاقآجری گوشار بیرون آمده نگهداری میشود074). چهارم مقرنس سر در ورودی مسجد جامع یزد مورخ 724 هجری(75). پنجم مقرنس ایوان جنوبی مسجد جامع نطنز مورخ 704 هجری(76). مقرنسهای لانه زنبوری یا شبه آن در بعضی بناهای دورة مغول بکار رفته ولی مثال روشن ما در این مورد تقریباً منحصر به مقبره شیخ الصمد اصفهانی واقع در نطنز مورخ 707 هجری است. این مقرنس در بالای کتیبه گچبری شده مقبره و در روی هشت نقطه اصلی نیم ستونهای زوایای آن قرار گرفته و به استثنای هشت پنجره تقریباً تمام سطح داخلی گنبد را پر کرده است. طرز قرار گرفتن سطوح مقعر نامنظم است ولی رویهم رفته بالوزیها وشش ضلعیهای خود یک طرح لانه زنبوری را به خوبی القاء میکند(77). مقرنس نیم گنبد سر در ورودی مسجد جامع اشتر خان نیز بطوریکه قبلاً اشاره شد میتواند یک طرح لانه زنبوری را القاء کند(78). اضافه بر چهار دسته مقرنسهای مذکورنمونههای جالب توجهی که در خور مطالعه جداگانه است وجود دارد و دلیل تنوع این عنصر تزیینی در دورة مغول میباشد. 1-محراب مسجد جامع اردبیل مورخ قرن هشتم هجری-این محراب عبارت از طاقنمایی است که در بین سه نوار، یک پهن در بین و دوباریک، به شکل یک قاب قرار دارد و قوس آن در محل کلید اندکی شکسته بنظر میرسد. در بالای این قوس یک باند مستطیل ودر بالای آن یک تزیین مثلثی به چشم میخورد که مقرنس گچی مورد نظر ما در طرفین بالای آن مثلث وجود دارد. |
دوم مقرنس زیر گنبد تالار مربع مسجد. در فاصله بین جناحهای دو قوس و دایره زیر گنبد مدور و به عبارت دیگر گوشوارهای لچکی یک مقرنس مثلثی مستقل با لوزیهای مقعر القاء گردیده است(82). مقبره شیخ یوسف سروستانی در سروتان مورخ 714 هجری-ورودی این مقبره با یک قاب تزیین مستطیل مشخص است و مقرنس مورد نظر ما در بالای این قاب به چشم میخورد. این مقرنس ساده عبارت از دو ردیف سطوح مقعر است که در طرفین ردیف بالا جرزهایی که ته آنها بریده به نظر می‹سد قرار دارد. این مقرنس از طرفی شباهت به مقرنس داخل محراب ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد(شکل 22) مورخ 609 هجری(83) و از طرف دیگر شباهت زیاد به مقرنس بالای سطح خارجی کعبه زردشت مربوط به دوره هخامنشی، که قبلاً دربارة آن صحبت کردیم(84) دارد. |
|
.: Weblog Themes By Pichak :.